نذر نگاهت ، به همه می رسد
جز من !
که می مانم
“با کاسه ی خالی در انتظار”
www.razmichat.com
خوشحال میشم به این روم بیاین عزیزاااااان
•
نـــــیاز که تـــو باشی
تـــمام من می شود نــیازمــــــندی ها …
دمــوکراسی بین منو تـــو این است که
همیــشه و در هــمه چیز حــق با چشــم های توست!
هر روز ملامتم میکنند که دیگر حضور ذهن ندارم
ولی آنان نمیدانند تمام ذهم من پیش تو حضور دارد …
•
هیچوقت دل اونایی که گریه شون بی صداست رو نشکنید چون این آدما هیچکس رو ندارن که اشکاشونو پاک کنه … •
دردها فراموش خواهند شد
اما … همدردها هرگز
روزگار ، نبودنت را برایم دیکته می کند
و نمره ی من باز می شود : صفر
هیچ وقت نبودنت را یاد نمیگیرم !
ﺳﻪ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻨﻨﺪ : ﻣﺎﺩﺭﻡ،
ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺗﺼﻮﯾﺮﺵ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ
ﻭ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺵ ﺗﻤﺎﻡ...
دِلِ سَنگ شُدَم گِرِفــته واَشکـایِ مُزَخرَفــــــ....
خــواب هــای بَد ... و کــابوس هـای مُزَخرَف تَر ...
خـواب سَگِ سیاهُ وَحشَتنــاک کِ میدوه دُنبــالَم ...
و اون دُزد بی ریختُ سیاه کِ خـَفَم کــَرد
خــواب یـه جــایِ سیاهُ تــَرسنـاک با یـه هَیولـایِ کَثیف ...
خـــوابِ تو ....
تویــی کـِه اَزَت مُتِنَفرَم چـون تـَمامِ قَلبـَمو اِحـاطـه کـَردی اَز نِفرَت
اَز خَشم
و مــَنی کِ اِلتِماس میکـَنَم ...
خــوابایی کـه هَر 2 سـاعَت یِه بار تـَموم میشـه
با یـِه بَدَنِ خیسِ عـَرَق
با دَرد پـَهلوهام و گـَردَنَم
و دُنیـایِ تــاریکِ مـَن ... و اَشکــایِ داغ ...
رو گونه هـایِ سرد
و مــَن...
تُهـــی
خــالی
ســَبُک
بــا یــه لَبخـَند ... و .... تــَمـوم شـُدَن هـَمیشِگیِ کــابوسِ این زِندِگی ...
امشبم مثل هر شب دوباره برات گریه کردم
گریه کردم گریه کردم که شاید بدونی بگی برمیگردم
امشبم زول زدم مثل هرشب به عکست رو دیوار
گریه کردم گریه کردم که شاید بگیری تو دستای سردم
کجایی بیا خیلی تنهام
کجایی که تاریکه دنیام
برات مینویسم یه نامه
کجایی که غم تو چشامه
کجایی که من بی قرارم
کجایی که طاقت ندارم
کجایی بیا بسه دوری
چجوری تونستی چجوری
امشبم مثل هرشب یه نامه برات مینویسم مینویسم
مینویسم میخوام خون بشه چشم خیسم
امشبم پُر شده کاغذ از اسمت از اشک چشمم
مینویسم مینویسم میخوام باورت شه دیوونم عزیزم
کجایی بیا خیلی تنهام
کجایی که تاریکه دنیام
برات مینویسم یه نامه
کجایی که غم تو چشامه
کجایی که من بی قرارم
کجایی که طاقت ندارم
کجایی بیا بسه دوری
چجوری تونستی چجوری
ایام فاطمیه رو خدمت همه ی کاربرای عزیزم تسلیت میگم
تو يك مردی
شبيه تمام مردهایی كه مي شناسم
قدم مي زني
آواز مي خواني
تنها تفاوت تو با مردهای ديگردر تو نيست
در من است
تو مردی هستي كه من دوستت دارم
تو مردی هستي كه درشعرهاي من هستي
آغوش مرا دوست داري
تو خواب نيستي
رويايي دست نيافتني
تو را من خلق كرده ام .
برای امروز عهدی میبندم
تا زیباترین ها را برایت به ارمغان آورم
چرا که خداوند زیباترین طلوعش را
همراه با شادابی طبیعت خالصانه نثارم کرده است
و این زیبا نوید بخش بخششی دیگر است.
بـــــــهم قـــول دادی که هیچ وقت
تـــــــرکم نـــکنی
الان کجایی ؟؟؟
انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ می رود ...
دست دلم میلرزد
اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد
دلم میخواهد همیشه بگوید
یوسف گمگشته باز آید به کنعان
غم مخور ...!
کنارم که هستی
خیابان ها از ماهیت می افتند
رسیدنی در کار نیست
شانه به شانه مقصدم قدم میزنم
این روزها
از بلندی موهایت فهمیده ام
چند وقت است تو را نوازش نکرده ام
https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSIuo1aqXHpMSsvFuMP9zUZEESn31r3Hpie0BSrph_mFYCgyfMYCw
اشک زن دل [♥] را می ســوزاند ولــی اشــک مرد ، کــــوه را آبــــــ مـــی کـــــــند [!]
گاهــــــی دِلـــــــم . . . تفـــــریح ناسالم می خــــــــــــواهد [!]
مثــــــل فکر کــــــردن به تــــو . . .
معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه است
معذرت خواهی یعنی: اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره . . . / .
هـدفـم را نـشـانـه گـرفـتـه ام . . . قـلـــــ[♥]ــــــــب تـو . . . بـدون هـدف دوسـتـت دارم . . . / .
جـدیـدأ اسـم خیـانـت شده یـه اشتباه ... کـه بــایـد ببـخشـى و فـرامـوش کـنى ... وگرنه محکوم میشى به کینه اى بودن
حــواسم را ... پرت کرده ای ... آنقـــــــــدر دور ... که دیگر ... یــادم نیست
تو رفته ای و من ... حـــــــواسم نیست (!)
حتــــي [!] کفش هم اگه تنگ باشه ... زخــــــم مـــــي کنه .... واي بــحال وقـتي که ... دل تنــــــگ بــاشــه ... / .
نقـش یـــک درخــت خشک را
در زنـدگی بازی میکـنم !
نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم
یا هیزم شکن پـیــر…
مدت هاست که ؛
روزه ی عشق گرفته ام !!
اذان افطارش را تو بگو . . . !
در عجبم!
راننده نیستم!
اما هرکس به من می رسد مسافر است ...
دنيا پر از تباهي است، نه به خاطر وجود آدمهاي بد، بلكه به خاطر سكوت آدمهاي خوب .../.
مدت هاست که ؛
روزه ی عشق گرفته ام !!
اذان افطارش را تو بگو . . . !
در عجبم!
راننده نیستم!
اما هرکس به من می رسد مسافر است ...
دنيا پر از تباهي است، نه به خاطر وجود آدمهاي بد، بلكه به خاطر سكوت آدمهاي خوب .../.
"مرد" که باشی ...
نه چهره ی زیبا میخواهی ،
نه اندام برجسته !
&بلکه یک قلب می خـــــواهی که فقط و فقط برای تو باشد ..
میدونی خدا، چرا بین انگشتهای دستات فاصله گذاشته؟
برای اینکه این فاصله رو با دستهای کسی که دوستش داری پر کنی........
عشق های ممنوع عشق های واقعی اند ...
چون هیچ اجباری به حفظ رابطه نیست و فقط بخاطر علاقست ...
یه جور دوست داشتن هایی هست که هیچوقت پاک نمیشه از دل آدم ...
حتی با اشتباه ...
حتی با مرور زمان ...
حتی با هرچیز دیگه ...
این دوست داشتنا شاید فقط یه جور از دل آدما پاک شه ...
اونم مردن هست ...
همیشه
همه جا
همه ی لحظه ها
دوست داشتنت تو قلبم حک شده و هست عشقم
چه خـــوش خیــال اســــت...!
فـــاصلـــه را می گـــویم!
بــه خیــالـش تـــو را از مــن دور کـــرده...
نمی دانـــد،
جـــای تـــو امـــن اســـت ،
اینجـــا در میـــان دل مـــن . . . "
تو خیلی خوشبختی که عاشق اونی
تو خیلی خوشبختی که اون دوست داره
تا وقتی تو چشمات غمه نمی خنده
تا لحظه ای که تو نخوابی بیداره
تو خیلی خوشبختی که عشق من الان
کنار تو داره چشاشو می بنده
یه کاری کن هربار از اینجا رد میشم
ببینم آرومه خوشین و می خنده
من عاشقش بودم ولی چون اون می خواست
با چشمای گریون سپردمش دستت
تو خیلی خوشبختی
از اون شب که من با گریه تو بارون سپردمش دستت
می خوام مثل چشمات مواظبش باشی
بمونی و همراش تا وقتی دنیاشی
برای خوشبختیش بجنگی با سختیش
تو جای من نیستی تو خیلی خوشبختی
تو خیلی خوشبختی که هر شب و هر روز
می تونی تو چشماش ببینی رویاتو
یه کاری کن از من کسی که پرسیدم
چطوره احوالش بگم خوشه با تو
من عاشقش بودم ولی چون اون می خواست
با چشمای گریون سپردمش دستت
تو خیلی خوشبختی
از اون شب که من با گریه تو بارون سپردمش دستت
من عاشقش بودم ولی چون اون می خواست
با چشمای گریون سپردمش دستت
تو خیلی خوشبختی
از اون شب که من با گریه تو بارون سپردمش دستت
اهنگ عاشقانه ی تو خیلی خوشبختی از آمین
باز دوباره با نگاهت این دل من زیر و رو شد
باز سر کلاس قلبم درس عاشقی شروع شد
دل دوباره زیر و رو شد
..
با تموم سادگی تو، حرفتو داری میگی تو
میگی عاشقت میمونم، میگم عشق آخری تو
حرفتو داری میگی تو
میدونی حالم این روزا بدتر از همهست
آخه هر کی رسید دل سادهی من رو شکست
قول بده که تو از پیشم نری
واسه من دیگه عاشقی جادهی یک طرفه ست
میمیرم بری آخرین دفعه ست
پرواز تو قفس شدم، بی نفس شدم
دیگه تنها شدم توی دنیا بدون خودم
راستشو بگو این یه بازیه
نکنه همه حرفای تو مث حرف همه
صحنه سازیه این یه بازیه
بیهوا نوازشم کن، اشک وغصههامو کم کن
با نگاه بیقرارت باز دوباره عاشقم کن
اشک و غصههامو کم کن
قلب من بهونه داره، حرف عاشقونه داره
راه دیگه ای نداره، غیر از اینکه باز دوباره
سر رو شونه هات بذاره
ترانهسرا: مهرزاد امیرخانی